چاپ        ارسال به دوست

باز این چه شورش است که در اربعین توست...

باز این چه شورش است که در اربعین توست
باز این چه ماتم است که دلها غمین توست...

ورود خاندان مکرّم سیدالشهداء به کربلا در راه بازگشت از شام به مدینه در روز اربعین و الحاق سر مقدس اباعبدالله الحسین(علیه السلام) به پیکر مطهّرش در آن روز، یکى دیگر از وقایع مبهم واقعه عاشورا و حوادث پس از آن است. به راستى اگرچه حادثه عاشورا دل خراش ترین و غمبارترین حادثه اى است که در طول تاریخ، قلب شیعیان و دوست داران خاندان عصمت و طهارت را جریحه دار ساخته و جا داشت تمامى وقایع آن بدون هیچ کم و کاستى در کتاب هاى تاریخ نقل شود، امّا مع الاسف از آن جا که هم در زمان وقوع حادثه عاشورا و هم پس از آن شیعیان على بن ابى طالب و فرزندان معصومش تحت بیشترین فشارها و آزارها بوده، سخت ترین شکنجه ها و تحریم ها را متحمّل شده و عملا در حاشیه قرار گرفته بودند ، هیچ گاه امکان ضبط و نقل وقایع غم بار عاشورا و آن چه بر خاندان مکرم سید الشهداء گذشت پدید نیامد. به راستى وقتى تاکنون به طور قطع و یقین سرنوشت سر مقدس اباعبدالله الحسین(علیه السلام)که در واقع یکى مهم ترین امورى است که باید مورد توجه قرار مى گرفت روشن نشده است و اقوال در باره دفن سر مطهر آن حضرت مختلف و متشتت است چگونه مى توان انتظار داشت وقایع ریز و درشت دیگرى همچون مدّت حبس خاندان سید الشهداء در کوفه ، روز حرکت از کوفه و مسیر حرکت آنان از کوفه تا شام، میزان اقامت آنان در شام و بالأخره مسیر بازگشت آنان به درستى و روشنى ، و بدون هیچ گونه اختلافى ثبت و ضبط شده باشد؟!
مشهور بین عرف شیعه آن است که امام سجاد(علیه السلام) به همراه اهل بیت سیدالشهداء(علیه السلام) در راه بازگشت از شام، به کربلا رفته و روز اربعین موفق به زیارت قبر مطهر حسین بن على(علیه السلام) و اصحاب باوفایش شدند و پس از سه روز عزادارى و اقامه ماتم به مدینه الرسول(صلى الله علیه وآله)بازگشتند. و نیز بین شیعیان مشهور است که زین العابدین(علیه السلام)سر مطهر پدر را در آن روز به بدن شریفش ملحق نمود. اما با وجود این از دیرباز در میان محقّقان و صاحب نظران در باره رسیدن کاروان اسرا در اربعین اول به کربلا اختلاف نظر بوده است. برخى آن را تایید کرده، شواهد تاریخى بر آن اقامه مى کنند و برخى دیگر، حضور خاندان سید الشهداء(علیه السلام) را در اربعین اول انکار کرده تحقق آن را امکان پذیر ندانسته یا محقق شده نمى دانند.
به طور کلّى وقایعى را که با رسیدن کاروان اسرا به کربلا رابطه مستقیم دارد مى توان در امور ذیل خلاصه نمود:

1 ـ مدت زندانى بودن اهل بیت سیدالشهداء(علیه السلام) در کوفه و زمان حرکت آنان به سوى شام;

2 ـ مسیر کاروان اسرا از کوفه تا شام;

3 ـ زمان صرف شده براى رسیدن به شام;

4 ـ مدت زمان اقامت اهل بیت امام در شام;

5 ـ مسیر بازگشت از شام به مدینه و بررسى احتمال عزیمت آن کاروان به کربلا و رسیدن به آن جا در اربعین اول;

بايد ديد در كهن‌ترين متون مذهبي ما، از «اربعين‌» چگونه ياد شده است‌. به عبارت ‌ديگر دليل برزگداشت اربعين چيست‌؟ چنان كه در آغاز گذشت‌، مهمترين نكته درباره اربعين‌، روايت امام عسكري (ع‌) است‌. حضرت در روايتي كه در منابع ‌مختلف از ايشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است‌: 1 ـ خواندن پنجاه و يك ركعت نماز (17 ركعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زيارت اربعين 3 ـ انگشتري در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پيشاني 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.
اين حديث تنها مدرك معتبري است كه جداي از خود زيارت اربعين كه درمنابع دعايي آمده‌، به اربعين امام حسين (ع‌) و بزرگداشت آن روز تصريح كرده ‌است‌.
اما اين كه منشأ اربعين چيست‌، بايد گفت‌، در منابع به اين روز به دو اعتبار نگريسته شده است‌.
نخست روزي كه اسراي كربلا از شام به مدينه مراجعت كردند.
دوم روزي كه جابر بن عبدالله انصاري‌، صحابي پيامبر خدا (ص‌) از مدينه به ‌كربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسين (ع‌) را زيارت كند. شيخ مفيد (م 413) در«مسار الشيعه» كه در ايام مواليد و وفيات ائمه اطهار علیهم السلام است‌، اشاره به روز اربعين‌كرده و نوشته است‌: اين روزي است كه حرم امام حسين (ع‌)، از شام به سوي مدينه مراجعت كردند. نيز روزي است كه جابر بن عبدالله براي زيارت امام ‌حسين (ع‌) وارد كربلا شد.
كهن‌ترين كتاب دعايي مفصل موجود، كتاب «مصباح المتهجّد» شيخ طوسي از شاگردان شيخ مفيد است كه ايشان هم همين مطلب را آورده است‌. شيخ ‌طوسي پس از ياد از اين كه روز نخست ماه صفر روز شهادت زيد بن علي بن‌الحسين (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن كعبه توسط سپاه شام در سال‌هجري است‌، مي‌نويسد: بيستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه كربلا) روزي است كه حرم سيد ما اباعبدالله الحسين از شام به مدينه مراجعت كرد ونيز روزي است كه جابر بن عبدالله انصاري‌، صحابي رسول خدا (ص‌) ازمدينه وارد كربلا شد تا قبر حضرت را زيارت كند. او نخستين كس از مردمان بود كه امام حسين (ع‌) را زيارت كرد. در چنين روزي زيارت آن حضرت‌مستحب است و آن زيارت اربعين است‌. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است كه وقت خواندن زيارت اربعين‌، هنگامي است كه روز بالا آمده ‌است‌.
در كتاب «نزهة الزاهد» هم كه در قرن ششم هجري تأليف شده‌، آمده‌: در بيستم ‌اين ماه بود كه حرم محترم حسين از شام به مدينه آمدند. (نزهة‌الزاهد، ص 241) همين طور در ترجمه فارسي فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم‌، تصحيح مجد طباطبائي‌، ص‌) و كتاب مصباح كفعمي كه از متون دعايي بسيار مهم قرن نهم هجري است‌اين مطلب آمده است‌. برخي استظهار كرده‌اند كه عبارت شيخ مفيد و شيخ‌طوسي‌، بر آن است كه روز اربعين‌، روزي است كه اسرا از شام به مقصد مدينه ‌خارج شدند نه آن كه در آن روز به مدينه رسيدند. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 154) به هر روي‌، زيارت اربعين از زيارت‌هاي مورد وثوق امام حسين (ع‌) است كه ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.
3. بازگشت اسيران به مدينه يا كربلا
اشاره كرديم كه شيخ طوسي‌، بيستم صفر يا اربعين را، زمان بازگشت اسراي ‌كربلا از شام به مدينه دانسته است‌. بايد افزود كه نقلي ديگر، اربعين را بازگشت اسرا از شام را به «كربلا» تعيين كرده است‌. تا اينجا، از لحاظ منابع كهن‌، بايد گفت اعتبار سخن نخست بيش از سخن دوم است‌. با اين حال‌، علامه مجلسي پس از نقل هر دو اين‌ها، اظهار مي‌دارد: احتمال صحت هر دوي اينها (به لحاظ زماني‌) بعيد مي‌نمايد. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ايشان اين ‌ترديد را در كتاب دعايي خود «زاد المعاد» هم عنوان كرده است‌. با اين حال‌، درمتون بالنسبه قديمي‌، مانند «لهوف» و «مثيرالاحزان» آمده است كه اربعين‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به كربلاست‌. اسيران‌، از راهنمايان خواستند تا آنها را از كربلا عبور دهند.
بايد توجه داشت كه اين دو كتاب‌، در عين حال كه مطالب مفيدي دارند، ازجهاتي‌، اخبار ضعيف و داستاني هم دارند كه براي شناخت آنها بايد با متون ‌كهن‌تر مقايسه شده و اخبار آنها ارزيابي شود. اين نكته را هم بايد افزود كه ‌منابعي كه پس از لهوف‌، به نقل از آن كتاب اين خبر را نقل كرده‌اند، نبايد به‌عنوان يك منبع مستند و مستقل‌، ياد شوند. كتابهايي مانند «حبيب السير» كه به ‌نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به كربلا آورده‌اند، (نفس المهموم ترجمه شعراني‌، ص 269) نمي‌توانند مورد استناد قرار گيرند.
در اينجا مناسب است دو نقل را در باره تاريخ ورود اسرا به دمشق ياد كنيم‌. نخست نقل ابوريحان بيروني است كه نوشته است‌:
در نخستين روز ماه صفر، أدخل رأس الحسين عليه السلام مدينة دمشق‌، فوضعه يزيد لعنه الله بين يديه‌و نقر ثناياه بقضيب كان في يده و هو يقول‌:
لست من خندف ان لم أنتقم‌
من بني أحمد، ما كان فَعَل‌
ليْت‌َ أشياخي ببدرٍ شهدوا
جَزَع الخزرج من وقع الاسل‌
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثم قالوا: يا يزيد لاتشل‌
قد قتلنا القرن من أشياخهم‌
و عدلناه ببدر، فاعتدل (الاثار الباقيه‌، ص 422)
وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (ع) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.
دوم سخن عماد الدين طبري (م حوالی 700) در «كامل بهائي» است كه رسيدن اسرا به دمشق را در16 ربيع الاول دانسته ـ يعني 66 روز پس از عاشورا ـ میداند كه طبيعي‌تر مي‌نمايد


١٠:٥١ - پنج شنبه ١٨ آبان ١٣٩٦    /    شماره : ١٩٧    /    تعداد نمایش : ١١٤٧


نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج